-
تفاوت عشق و دوستی
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1386 10:25
عشق از دوستی پرسید: تفاوت من و تو در چیست؟ دوستی گفت : من دیگران را به سلامی با هم آشنا می کنم تو به نگاهی. من به دروغی دیگران را از هم جدا می کنم تو با مرگ در زمستان,در غروبی سرد و خاموش,غروبی سرد و غمناک,در آنجا که زمین از برف پوشیده ,در آنجا که دل در لانه ی دلبر میاساید و سردی درون خود را به گرمی تبدیل می سازد.در...
-
جدی نگیرید
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1386 10:16
گفتی که عاشق شدی ومنم دلم اونجا شکست از سر راهت برفت کنار ..اون دوردورا یه جا نشست رنگ از رخش پریده بود.. باور نمی کرد کم و بیش انگاربه اخر رسیده ..نمونده راه پس وپیش بارون اشکاش می بارید..دلش اروم نمی گرفت ارزومیکرد تو دلت جاشوکسی نمی گرفت اما ترومیدید که با رقیب داری میری سفر فقط دعا میکرد سفر.. باشه برایت بی خطر...
-
طنز
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1386 10:16
طنز اقا جدیدا این آتقی ..از اجداد بسیار دور فامیلهای سببی پدران چندین نسل ما قبل تاریخمان میباشد بد جوری خودشو درگیر سیاست کرده.و کلی ادعا داره..این جملات ایشون است که می فرمایند باید با اب طلا نوشت.. از افاضات آتقی اقا تازه که باز نشسته شدم گفتم یه کاره نیمه وقت پیدا کنم تا از شر غرغر های عیال راحت بشم وچشمم به جمال...
-
جان
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1386 10:15
عشق را تفسیر کرده هر کَسی در کوی عاشق مباد خار و خَسی هرکودر کار عشق دل باخته یا به هجرش در فراقی ساخته نام عاشق بر تنش زیبنده نیست غیر عشق اوکَسی را بنده نیست انکه میگوید ز لیلی قیس نیست وانکه رامین را بخواند ویس نیست در ره لیلی بیابان خانه است زینهمه نعمت به تن یک جامه است در ره عشقش ز جان باید گذشت زین همه دنیای...
-
دوش
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1386 10:14
دوش در خلوت ما یاد توغوغا می کرد یاد ان موی سیه ولوله بر پا میکرد دستم بر قدح و غم به پیاله شستم ورنه هجران تو اهم به ثریا میکرد خوش خیالی بگذشت ز خاطر غمبارم این خیالت چه ها با دل شیدا می کرد هر طرف گلشن رضوان بدیدم تو بُدی مدعی را که خموش.ِزمزمه بیجا می کرد انکه با تیر نگاهش دل ما خون میکرد کاش می امد و خون دل تماشا...